سحر كه باد در اطلسي هاي خانه آشيانه ميكند , دلهاي ما به ياد تو بهار را بهانه ميكند, شب هنگام كه شبنم از حرير ماه ميچكد به خاك چكاوك از تو به گوش گل ترانه ميكند
براوج شدي , همچو موج
اي كه هرسپييده, خورشيد, در نگاهت جان گرفته , خانه ميكند
اگرجوانه اي هست , از عبور توست ,
گفتي بخاطر آزادي شروع كردي , تداوم بخشيدي و به پايان رسوندي , چه سرفرازو دلاورانه هم به پايان رسوندي , پاياني كه خودش آغاز هزاران شروع بود
, راز عبورت ,راز عشق بود, راز وفا , راز پايداري و صبري سرخ
اي كه هرسپييده, خورشيد, در نگاهت جان گرفته , خانه ميكند
اگرجوانه اي هست , از عبور توست ,
گفتي بخاطر آزادي شروع كردي , تداوم بخشيدي و به پايان رسوندي , چه سرفرازو دلاورانه هم به پايان رسوندي , پاياني كه خودش آغاز هزاران شروع بود
, راز عبورت ,راز عشق بود, راز وفا , راز پايداري و صبري سرخ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر